insensible, insensate, unfeeling, numb, insentient, torpid, anesthetized
insensible
insensate
unfeeling
numb
insentient
torpid
anesthetized
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انگشتانم از سرما بیحس شدند.
My fingers went numb from the cold.
پاسخ بیحس او به این فاجعه همه را شوکه کرد.
His unfeeling response to the tragedy shocked everyone.
کلمهی «بیحس» در زبان انگلیسی به numb ترجمه میشود.
بیحس به فردی گفته میشود که احساس فیزیکی یا عاطفی خود را از دست میدهد. این واژه میتواند هم در بُعد جسمانی بهکار رود و هم در بُعد روانی. در بُعد جسمی، بیحسی معمولاً بهمعنای از دست رفتن توان درک لمس، فشار یا درد در یک نقطه از بدن است؛ حالتی که ممکن است بهدلیل سرما، ضربه، بیماریهای عصبی یا داروهای بیحسی رخ دهد. در بُعد روانی، بیحسی حالتی است که در آن فرد دیگر نمیتواند احساساتی مانند شادی، اندوه، عشق یا خشم را تجربه کند، یا واکنشی نسبت به آنها نشان دهد.
از منظر پزشکی، بیحسی جسمی ممکن است نشانهای از مشکلات عصبی باشد. اختلالاتی مانند نوروپاتی محیطی، اماس، دیسک کمر یا سکتههای مغزی میتوانند باعث بیحسی در اندامها شوند. پزشکان برای تشخیص دقیق علت بیحسی، معمولاً بررسیهایی مانند معاینهی عصبی، آزمایش خون یا تصویربرداری انجام میدهند. درمان بیحسی نیز بسته به علت آن، ممکن است شامل دارو، فیزیوتراپی یا مداخلات پزشکی پیچیدهتر باشد.
در بُعد روانی، بیحسی اغلب یکی از نشانههای افسردگی شدید، اضطراب مزمن یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است. افرادی که دچار این نوع بیحسی میشوند، ممکن است دیگر توان لذتبردن از فعالیتهایی که قبلاً برایشان لذتبخش بوده را نداشته باشند. آنها معمولاً احساس میکنند از دنیا جدا شدهاند، واکنش احساسی نسبت به اطرافیان ندارند، و نوعی خلأ یا خالی بودن درونی را تجربه میکنند. این نوع بیحسی بهویژه برای فرد آزاردهنده است، چون با خود نوعی بیگانگی از خود و دیگران به همراه دارد.
در زندگی روزمره نیز ممکن است لحظاتی از بیحسی موقت را تجربه کنیم. مثلاً پس از یک خبر ناگهانی و سنگین، ذهن و بدن برای لحظاتی بهحالت دفاعی درمیآیند و فرد دچار نوعی کرختی احساسی یا جسمی میشود. این واکنش موقت گاهی مکانیسمی طبیعی برای مقابله با شوک یا درد شدید است، اما اگر تداوم یابد، میتواند نیازمند مداخلهی روانشناختی باشد.
در ادبیات، واژهی «بیحس» گاه استعارهای از انجماد روحی، بیتفاوتی یا خستگی عاطفی است. نویسندگان از این واژه برای توصیف شخصیتهایی استفاده میکنند که پس از تجربهی تلخیهای مکرر، دیگر توان تجربهی احساسات را ندارند. در چنین متونی، بیحسی نهتنها نشانهی یک حالت روانی، بلکه تصویری از زخمهای عمیق انسانی است که فرد را از درون تهی کردهاند. «بیحسی» تنها یک وضعیت فیزیکی یا روانی نیست، بلکه نمادی از درد، انزوا و فروپاشی درونی نیز میتواند باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیحس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیحس