عامیانه ungrateful, unfaithful, devoid of merit, fickle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مشتری بیصفت با وجود دریافت تخفیف از غذا ایراد گرفت.
The ungrateful customer complained about the food despite receiving a discount.
آن کارمند بیصفت هیچ وقت به خاطر فرصتهایی که به او داده شده بود، تشکر نکرد.
That ungrateful employee never showed any appreciation for the opportunities given to him.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیصفت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیصفت