آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴

    بی‌عرضه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / bi'orze /

    incapable, inefficient, incompetent, ineffective, shiftless, phlegmatic, inapt, clodhopper, meek, inept, wimpish, remiss, useless, good-for-nothing, slouch, sapless, dweeb, dopy, dopey, wimpy, chinless

    incapable

    inefficient

    incompetent

    ineffective

    shiftless

    phlegmatic

    inapt

    clodhopper

    meek

    inept

    wimpish

    remiss

    useless

    good-for-nothing

    slouch

    sapless

    dweeb

    dopy

    dopey

    wimpy

    chinless

    بی‌لیاقت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    مدیر بی‌عرضه نتوانست به اهداف تیم برسد.

    The incompetent manager failed to meet the team's goals.

    علی‌رغم رفتار بی‌عرضه‌ی او، قلبی مهربان و نیت خوبی داشت.

    Despite his clodhopper demeanor, he had a kind heart and meant well.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد بی‌عرضه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    بی‌حال بی صلاحیت بی‌بخار بی‌کفایت بی‌لیاقت نالایق
    متضاد:
    باکفایت لایق

    سوال‌های رایج بی‌عرضه

    بی‌عرضه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «بی‌عرضه» در زبان انگلیسی به incompetent یا inept ترجمه می‌شود.

    بی‌عرضه به کسی گفته می‌شود که در انجام کارها، مسئولیت‌ها یا وظایف خود توانایی یا مهارت کافی ندارد و معمولاً نمی‌تواند به خوبی از عهده‌ی آنها برآید. این کلمه بار منفی قوی دارد و معمولاً برای توصیف افرادی به کار می‌رود که در عمل و تصمیم‌گیری ضعیف هستند، بی‌دقت یا کم‌تجربه‌اند و نمی‌توانند به شکل مؤثر وظایف خود را انجام دهند.

    در زبان محاوره، این واژه ممکن است به صورت کنایه‌آمیز یا حتی تحقیرآمیز برای اشاره به کسی که در کاری ناتوان است، به کار رود.

    بی‌عرضگی تنها به معنی عدم توانایی فنی نیست؛ بلکه می‌تواند به کم‌ارادگی، بی‌انگیزگی یا نداشتن پشتکار نیز اشاره داشته باشد. مثلاً فردی که ناتوان از مواجهه با مشکلات است، یا به دلیل ترس و تردید در موقعیت‌های چالش‌برانگیز تصمیم‌گیری نمی‌کند، ممکن است بی‌عرضه خوانده شود. این برچسب معمولاً روی اعتماد به نفس فرد نیز تأثیر منفی می‌گذارد و می‌تواند باعث کاهش انگیزه و ایجاد احساس حقارت شود.

    در بسیاری از موارد، استفاده از این واژه می‌تواند به جای نقد سازنده، باعث تضعیف روابط اجتماعی و ایجاد فاصله شود. بنابراین، بهتر است به جای برچسب‌زدن، دلایل ضعف یا مشکلات فرد را بررسی کرد و با حمایت و راهنمایی سعی در بهبود شرایط داشت چراکه مهارت‌ها و توانایی‌ها قابل یادگیری و ارتقاء هستند و با تلاش و آموزش، حتی کسی که در ابتدا بی‌عرضه به نظر می‌رسد، می‌تواند به فردی توانمند تبدیل شود.

    با این وجود، در فرهنگ عامه و محاوره، «بی‌عرضه» واژه‌ای رایج برای بیان ناامیدی یا انتقاد از عملکرد ضعیف دیگران است که گاهی به صورت طنز یا شوخی نیز به کار می‌رود. اما همیشه باید مراقب بود که این کلمه بار سنگین منفی خود را حفظ کرده و می‌تواند به راحتی به توهین تبدیل شود.

    ارجاع به لغت بی‌عرضه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بی‌عرضه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌عرضه

    لغات نزدیک بی‌عرضه

    • - بی‌عدیل
    • - بی‌عرضگی
    • - بی‌عرضه
    • - بی‌عزتی
    • - بی عزم
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.