merchant, entrepreneur, businessman, trader, tradesman
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تاجر بیناموسی بود که برای سود بیشتر حاضر بود هر کاری بکند.
He was an unprincipled businessman who was willing to do anything to make a profit.
تاجر عمدهفروش
a wholesale merchant
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تاجر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تاجر