پولدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • غنی، ثروتمند
  • فونتیک فارسی

    pooldaar
  • صفت
    wealthy, rich, circumstanced, moneyed, well-off, loaded, well-to-do, millionaire, well-heeled, affluent, capitalist
    • - کاسبی آن دو برادر رونق گرفت و هردو پولدار شدند.

    • - The two brothers' business flourished and they both became rich.
    • - بازرگان پولدار

    • - a rich merchant
    • - همه‌جور آدمی آنجا بود از پولدار گرفته تا فقیر.

    • - There were people from every walk, rich and poor.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پولدار

پیشنهاد و بهبود معانی