آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تام به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / taam /

complete, full, entire, absolute, plenary, plenipotentiary, all, total, integral

complete

full

entire

absolute

plenary

plenipotentiary

all

total

integral

تمام، کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

زندگی در شهرستان‌ رئیس خانواده را دارای اختیارات تام می‌کرد.

Provincial life invested absolute power in the head of the family.

عدد تام، عدد کامل

perfect number

نمونه‌جمله‌های بیشتر

به او اختیار تام داده شده است که به موضوع رسیدگی کند.

She has been given full power to deal with the situation.

اختیار تام

total authority

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تام

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تمام تمامیت جامع کامل مستوفا مطلق کمال یافته
متضاد:

ارجاع به لغت تام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تام

لغات نزدیک تام

پیشنهاد بهبود معانی