interchange, exchange, change, barter, communication, give and take
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تبادل فرهنگی دوجانبه
a two-way cultural exchange
تبادل اندیشهها
the communication of ideas
تبادل آزادانهی کالا
a free exchange of goods
آدرس مخفی مکانی بود که برای تبادل پیامهای حساس از آن استفاده میشد.
The mail drop was a location used to exchange sensitive messages.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تبادل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تبادل