timid, coward, cowardly, pusillanimous, timorous, chicken-hearted, fearful, scary, fainthearted, lily-livered
آدم دلیر فقط یکبار میمیرد - آدم ترسو هزار بار!
The brave die only once, the cowardly a thousand times!
افسران ترسو تنزل رتبه یافتند.
Cowardly officers were downgraded.
تاریخ از او به عنوان یک فرمانده ترسو یاد خواهد کرد.
He will go down in history as a cowardly commander.
عامیانه scary, yellow, yellow-belly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
old woman
کلمهی «ترسو» در زبان انگلیسی به "coward" ترجمه میشود. همچنین بسته به ساختار جمله و لحن، میتوان از واژههایی مانند "timid" (کمرو و محتاط)، "fearful" (هراسان)، یا "spineless" (بیاراده و فاقد شجاعت) نیز استفاده کرد. واژهی "coward" بیشتر بار منفی و انتقادی دارد و معمولاً برای سرزنش کسی که از انجام کار شجاعانهای خودداری میکند، به کار میرود.
ترسو بودن، در تعریف عمومی، به حالتی از شخصیت یا رفتار گفته میشود که فرد در آن از مواجهه با خطر، مسئولیت، تغییر، یا حتی دفاع از خود پرهیز میکند. در روانشناسی، ترس یکی از احساسات بنیادین انسان است که برای بقا و واکنش در برابر تهدیدها ضروری است. اما وقتی این ترس بهشکلی مزمن، افراطی یا غیرمنطقی بروز یابد، ممکن است به ویژگیای پایدار در شخصیت فرد تبدیل شود و به آن "ترسمحوری" یا همان "cowardice" اطلاق گردد.
«ترسو» معمولاً صفتی است که جامعه آن را با دیدی منفی مینگرد، بهویژه در فرهنگهایی که شجاعت، قاطعیت و ریسکپذیری را از ارزشهای برتر میدانند. در بسیاری از متون ادبی، اسطورهای و حتی تاریخی، ترسو بودن نشانهی ضعف و ناتوانی توصیف شده است. شخصیتهایی که از مبارزه، بیان حقیقت یا دفاع از مظلوم پرهیز میکنند، اغلب بهعنوان ضدقهرمان یا نماد بزدلی تصویر میشوند. در مقابل، قهرمانان کسانی هستند که با وجود ترس، دست به عمل میزنند—و تفاوتی بنیادین میان «کسی که میترسد» و «کسی که ترسوست» را رقم میزنند.
از منظر روانشناختی، ترس بیشازحد ممکن است ریشه در تجارب کودکی، محیط تربیتی، یا حتی آسیبهای روحی گذشته داشته باشد. افرادی که با سرزنش یا تحقیر مداوم بزرگ شدهاند، ممکن است عزتنفس پایینتری داشته باشند و در نتیجه، برای مواجهه با موقعیتهای دشوار، آمادگی روانی نداشته باشند. در چنین شرایطی، ترسو بودن نه یک انتخاب، بلکه یک واکنش دفاعی است که فرد برای محافظت از خود در پیش میگیرد. بنابراین، برچسبزدن صرف به افراد بهعنوان «ترسو» بدون درک زمینههای روانی آن، میتواند آسیبزا باشد.
با این حال، در بعضی مواقع، ترسو خواندن فرد میتواند نتیجهی مقایسههای ناعادلانه یا انتظارات تحمیلی باشد. هر فرد آستانهی خاصی برای ترس دارد، و چیزی که برای یک نفر پیشپاافتاده بهنظر میرسد، برای دیگری ممکن است اضطرابآور یا فلجکننده باشد. برای مثال، صحبت در جمع، تغییر شغل، یا حتی اظهار علاقه ممکن است برای برخی افراد چالشبرانگیز باشد و آنها را در معرض قضاوت اطرافیان قرار دهد. به همین دلیل، در رویکردهای نوین تربیتی و درمانی، بهجای برچسبزنی، تمرکز بر درک، آموزش مهارتهای مقابله با ترس، و تقویت تدریجی اعتماد به نفس قرار گرفته است.
در ادبیات، سینما و هنر، واژهی «ترسو» گاهی بهعنوان نقطهی شروع یک تحول شخصیتی عمل میکند. بسیاری از داستانها با شخصیتی آغاز میشوند که از انجام کاری میترسد، اما در جریان داستان، رشد میکند و بر ترس خود غلبه مینماید. این نوع قوس شخصیتی (character arc) نهتنها برای مخاطب الهامبخش است، بلکه نشان میدهد که ترس، اگرچه بخشی از انسان است، اما میتواند مسیر رشد و دگرگونی را هموار سازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترسو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترسو