timid, coward, cowardly, pusillanimous, timorous, chicken-hearted, fearful, scary, fainthearted, lily-livered
آدم دلیر فقط یکبار میمیرد - آدم ترسو هزار بار!
The brave die only once, the cowardly a thousand times!
افسران ترسو تنزل رتبه یافتند.
Cowardly officers were downgraded.
تاریخ از او به عنوان یک فرمانده ترسو یاد خواهد کرد.
He will go down in history as a cowardly commander.
old woman
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترسو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترسو