tariff, price list
در سال ۲۰۰۵ اتحادیهی اروپا بر کالاهای آمریکایی تعرفه گذاشت.
In 2005, the EU imposed tariffs on American goods.
حذف تعرفههای تجاری بین دو کشور منجر به افزایش همکاری اقتصادی بین آنها شد.
The removal of trade tariffs between the two countries led to increased economic cooperation.
ballot, vote, identity card
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تعرفهام را پر کردم و آن را در صندوق انداختم.
I filled out my ballot and dropped it in the box.
کاندیداها مشتاقانه منتظر نتایج تعرفه بودند.
The candidates eagerly awaited the results of the ballot.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تعرفه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعرفه