reparable, serviceable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آسیبدیدگی خودرو با قطعات مناسب تعمیرپذیر است.
The damage to the car is reparable with the right parts.
تکنسین تایید کرد که دستگاه شکسته تعمیرپذیر است.
The technician confirmed that the broken device was serviceable.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تعمیرپذیر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعمیرپذیر