تعمیرپذیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قابل تعمیر

فونتیک فارسی

ta'mirpazir
صفت
reparable, serviceable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- آسیب‌دیدگی خودرو با قطعات مناسب تعمیرپذیر است.

- The damage to the car is reparable with the right parts.

- تکنسین تایید کرد که دستگاه شکسته تعمیرپذیر است.

- The technician confirmed that the broken device was serviceable.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تعمیرپذیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعمیرپذیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تعمیرپذیر

لغات نزدیک تعمیرپذیر

پیشنهاد بهبود معانی