آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تعویق به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ta'vigh /

putting off, delay, deferment, postponement, stay, holdup, respite

putting off

delay

deferment

postponement

stay

holdup

respite

تاخیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

تعویق جلسه همه را ناامید کرد.

The delay of the meeting frustrated everyone.

تعویق او در مهلت پروژه باعث ناراحتی کل تیم شد.

His putting off of the project deadline annoyed the entire team.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تعویق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت تعویق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعویق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعویق

لغات نزدیک تعویق

پیشنهاد بهبود معانی