آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تماشاگر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamaashaagar /

spectator, looker, viewer, onlooker

spectator

looker

viewer

onlooker

کسی که تماشا می‌کند، تماشاچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

کلوسیوم ظرفیت نشستن بیش از ۸۰,۰۰۰ تماشاگر را داشت.

The Colosseum had a seating capacity of up to 80,000 spectators.

تماشاگران برای دیدن رژه در خیابان صف کشیدند.

Spectators lined the streets to witness the parade.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تماشاگر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بیننده تماشاچی ناظر نظاره‌گر نظارگی نگران
متضاد:

ارجاع به لغت تماشاگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشاگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تماشاگر

لغات نزدیک تماشاگر

پیشنهاد بهبود معانی