آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

تماشاگر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamaashaagar /

spectator, looker, viewer, onlooker

spectator

looker

viewer

onlooker

کسی که تماشا می‌کند، تماشاچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

کلوسیوم ظرفیت نشستن بیش از ۸۰,۰۰۰ تماشاگر را داشت.

The Colosseum had a seating capacity of up to 80,000 spectators.

تماشاگران برای دیدن رژه در خیابان صف کشیدند.

Spectators lined the streets to witness the parade.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تماشاگر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بیننده تماشاچی ناظر نظاره‌گر نظارگی نگران
متضاد:

ارجاع به لغت تماشاگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشاگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تماشاگر

لغات نزدیک تماشاگر

پیشنهاد بهبود معانی