آخرین به‌روزرسانی:

بیننده به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

binande

seer, spectator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the eye

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بیننده

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    شنونده مستمع
  1. مترادف:
    تماشاگر تماشاچی ناظر نظاره‌گر
  1. مترادف:
    بینا مبصر

ارجاع به لغت بیننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیننده

لغات نزدیک بیننده

پیشنهاد بهبود معانی