فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بیننده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    binande
  • seer, spectator
  • the eye
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بیننده

ارجاع به لغت بیننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیننده

لغات نزدیک بیننده

پیشنهاد بهبود معانی