آخرین به‌روزرسانی:

تمیز کردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

to clean, to dust, to clear

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمیز کردن

  1. مترادف:
    پاک کردن پاکیزه گردانیدن نظیف کردن
    متضاد:
    کثیف کردن

سوال‌های رایج تمیز کردن

تمیز کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

«تمیز کردن» در معنای Cleaning یا To clean، یکی از اعمال بنیادین در زندگی روزمره‌ی انسان است که با هدف حذف آلودگی، گردوغبار، لکه‌ها یا هر گونه ناخالصی از سطح اشیاء، فضاها یا حتی بدن انجام می‌شود. این عمل نه‌تنها جنبه‌ای بهداشتی دارد، بلکه از نظر روانی و زیبایی‌شناسی نیز تأثیر قابل‌توجهی بر زندگی ما می‌گذارد.

وقتی چیزی تمیز می‌شود، نوعی نظم و طراوت به آن بازمی‌گردد؛ محیطی که تمیز است، احساس آرامش، سلامت و شادابی ایجاد می‌کند.

فرآیند تمیز کردن می‌تواند بسیار ساده یا پیچیده باشد. از پاک کردن سطح میز با یک دستمال گرفته تا نظافت عمیق خانه، شست‌وشوی لباس، تمیز کردن وسایل الکترونیکی، یا حتی مراقبت شخصی مانند حمام کردن و مسواک زدن.

در هر یک از این موارد، عمل تمیز کردن تنها مربوط به ظاهر نیست، بلکه گاه به‌نوعی مراقبت، احترام و توجه به خود یا دیگران تعبیر می‌شود. برای مثال، وقتی کسی خانه‌اش را تمیز می‌کند، گویی در حال احترام گذاشتن به فضای زندگی‌اش است؛ یا وقتی کسی بدن خود را تمیز نگه می‌دارد، نشانه‌ای از عزت‌نفس و توجه به سلامت روان و جسم است.

علاوه بر بعد فیزیکی، «تمیز کردن» در زبان و ادبیات، معنای استعاری هم پیدا کرده است. ممکن است کسی بخواهد ذهنش را از افکار منفی «تمیز» کند، یا دلش را از کینه‌ها و رنج‌ها بزداید. در این معنا، تمیز کردن به عملی درونی و روحی بدل می‌شود؛ نوعی پالایش، رهایی و بازگشت به تعادل.

حتی در فرهنگ‌های مختلف، آیین‌هایی برای پاکسازی معنوی وجود دارد که در آن‌ها «تمیز شدن» به معنای بازگشت به اصالت، نور و صداقت است.

ارجاع به لغت تمیز کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمیز کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمیز کردن

لغات نزدیک تمیز کردن

پیشنهاد بهبود معانی