فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تنور به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کوره

فونتیک فارسی

tanoor
اسم

oven, tandoor, furnace

اگر می‌خواهی میلیونر شوی، باید تا تنور داغ است نان را بچسبانی.

If you want to become a millionaire, you must make hay while the sun shines.

دیوارهای تنور

walls of the furnace

زیرترین صدای مرد

فونتیک فارسی

tenor
اسم

موسیقی tenor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

جیک را راضی کردیم که تنور بخواند.

We persuaded Jake to sing tenor.

این آهنگ برای تنور زیادی پایین است.

This song is too low for a tenor.

به اندازه ی یک

batch

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنور

  1. مترادف:
    اجاق کوره
  1. مترادف:
    محل‌پخت نان کوره نان‌پز کوره پخت نان

ارجاع به لغت تنور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنور

لغات نزدیک تنور

پیشنهاد بهبود معانی