آخرین به‌روزرسانی:

تومور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / toomor /

پزشکی tumor

غده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

تومور به درمان دارویی مقاوم بود.

The tumor was deemed refractory to chemotherapy.

عمل جراحی بر روی یک تومور مغزی

operating on a brain tumor

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تومور

  1. مترادف:
    غده

ارجاع به لغت تومور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تومور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تومور

لغات نزدیک تومور

پیشنهاد بهبود معانی