آخرین به‌روزرسانی:

جابه‌جا شدن به آسانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / jaabejaa shodan be aasaani /

to circulate

به آسانی حرکت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

از طریق ورزش، خون به آسانی جابه‌جا می‌شود.

The blood circulate through exercise.

تهویه‌ی مطبوع به آسان جابه‌جا شدن هوای خنک در سراسر اتاق کمک می‌کند.

The air conditioner helps circulate the cool air throughout the room.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جابه‌جا شدن به آسانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جابه‌جا شدن به آسانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جابه‌جا شدن به آسانی

لغات نزدیک جابه‌جا شدن به آسانی

پیشنهاد بهبود معانی