فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جست‌وجوگر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پژوهنده، متفحص

فونتیک فارسی

jostojoogar
اسم

searcher

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

جستجوگر ساعت‌ها در کتابخانه به‌دنبال سرنخ می‌گشت.

The searcher combed through the library for hours looking for clues.

جستجوگر بااستعداد آثار هنری پنهانی را در خرابه‌های باستانی کشف کرد.

The talented searcher uncovered hidden artifacts in the ancient ruins.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جست‌وجوگر

  1. مترادف:
    پژوهنده متتبع متجسس متفحص

ارجاع به لغت جست‌وجوگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جست‌وجوگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جست‌وجوگر

لغات نزدیک جست‌وجوگر

پیشنهاد بهبود معانی