searcher
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جستجوگر ساعتها در کتابخانه بهدنبال سرنخ میگشت.
The searcher combed through the library for hours looking for clues.
جستجوگر بااستعداد آثار هنری پنهانی را در خرابههای باستانی کشف کرد.
The talented searcher uncovered hidden artifacts in the ancient ruins.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جستوجوگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جستوجوگر