to grope
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بدون عینکش، مجبور شد روی پاتختی را در تاریکی جستوجو کند تا از تلفنش زمان را ببیند.
Without her glasses, she had to grope around on the nightstand for her phone to see the time.
چشمانش را بست و دستش را دراز کرد تا دستگیرهی در را در تاریکی جستوجو کند.
He closed his eyes and reached out to grope for the doorknob.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جستوجو کردن در تاریکی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جستوجو کردن در تاریکی