فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

حال کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش گذراندن

فونتیک فارسی

haal kardan
فعل متعدی

to enjoy, to have fun, to party

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ما باید راهی برای حال کردن در مهمانی پیدا کنیم.

We need to find a way to have fun at the party.

او امیدوار است که با دوستانش در کنسرت حال کند.

He hopes to enjoy the concert with his friends.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت حال کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حال کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حال کردن

لغات نزدیک حال کردن

پیشنهاد بهبود معانی