tank, pond, pool
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آب حوض را کشیدند.
They bailed out the pool's water.
آب حوض را کشیدم.
I drained the pool.
روی حوض ما یخ نازکی بسته است.
Our pool is frozen over thinly.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حوض» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حوض