آخرین به‌روزرسانی:
خانم‌باز به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
صفت
فونتیک فارسی / khaanombaaz /
playboy, womanizer, whoremaster, whoremonger
playboy
womanizer
whoremaster
whoremonger
فاحشه‌باز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از رفتارهای خانم‌باز دوست‌پسر سابقش خسته شده بود.
She was tired of the playboy antics of her ex-boyfriend.
او در جوانی به رفتار خانم‌باز شهرت داشت.
He had a reputation for womanizer behavior in his youth.
مترادف و متضاد خانم‌باز
ارجاع به لغت خانم‌باز
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خانم‌باز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خانم‌باز
لغات نزدیک خانم‌باز
- - خانم اشرافی
- - خانم اعیان زاده
- - خانم‌باز
- - خانمبازی
- - خانمبزرگ