womanizing, whoring, whoremongering, fornication
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سابقهی خانمبازی این سیاستمدار، حرفهی او را تهدید کرد.
The politician's history of womanizing threatened his career.
مردم دوباره به نوشیدنی، موادمخدر و خانمبازی خود بازگشته بودند.
People were back to their drinking, drugging and whoring.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خانمبازی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خانمبازی