زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

خرد کردن به انگلیسی

معنی

to break to pieces, to shatter, to crush, to grind, to change(as money), to suppress

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرد کردن

  1. مترادف:
    ریزریز کردن شکستن له کردن
  1. مترادف:
    درهم‌شکستن نابود کردن
  1. مترادف:
    تبدیل کردن

سوال‌های رایج خرد کردن

خرد کردن یا خورد کردن - کدام درست است؟

شکل درست و معیار این ترکیب «خُرد کردن» است. «خُرد کردن» به معنای ریز کردن، شکستن یا تکه‌تکه کردن چیزی به قطعات کوچک‌تر است؛ مانند: لطفاً پیاز را خُرد کن. نوشتن آن به صورت «خورد کردن» نادرست است، چون «خورد» شکل گذشته‌ی فعل «خوردن» است و معنی متفاوتی دارد.

ارجاع به لغت خرد کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرد کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرد کردن

لغات نزدیک خرد کردن

پیشنهاد بهبود معانی