آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خسبیدن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / khosbidan /

to sleep, to lie down, to run down, to stop, to brood, to sit, to subside, to be settled, to come to a standstill

to sleep

to lie down

to run down

to stop

to brood

to sit

to subside

to be settled

to come to a standstill

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خسبیدن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خفتن خوابیدن به‌خواب رفتن غنودن
متضاد:

ارجاع به لغت خسبیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خسبیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خسبیدن

لغات نزدیک خسبیدن

پیشنهاد بهبود معانی