آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خواهش کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / khaahesh kardan /

to request, to ask (for), to call (for), to beg, to demand, to pray, to entreat, to implore, to beseech, to petition, to plead, to appeal

to request

to ask

to call

to beg

to demand

to pray

to entreat

to implore

to beseech

to petition

to plead

to appeal

استدعا کردن، تمنا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خواهش کرد که به او اجازه بدهند حرف بزند.

He requested that he be allowed to speak.

خواهش کردیم که تصمیم خود را عوض کند؛ ولی او ثابت‌قدم باقی ماند.

We begged him to change his decision but he remained inflexible.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خواهش کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت خواهش کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خواهش کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خواهش کردن

لغات نزدیک خواهش کردن

پیشنهاد بهبود معانی