فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

خوشمزه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

لذیذ، خوش‌طعم

فونتیک فارسی

khoshmazze
صفت

tasty, delicious, luscious, toothsome, delectable, palatable, savory, mouthwatering, sweet, racy, dainty, flavorful, ambrosial, yummy, sapid, scrumptious, well-flavored, appetizing, agreeable to the taste, smooth, zestful, mellow

خوراک‌های خوشمزه و کم‌نظیری به ما دادند.

They served us delicious and exotic dishes.

آروگولا یک افزودنی خوشمزه برای همه‌ی سالادهاست.

Rocket is a delicious addition to any salad.

بامزه، شادی‌آور، خنده‌دار

فونتیک فارسی

khoshmazze
صفت

witty, jolly, humorous, droll, facetious, jocular, funny, waggish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

حکایت‌های خوشمزه

humorous anecdotes

او شخصیت خوشمزه‌ای دارد.

He has a jocular personality.

عامیانه scrumptious, yummy, moreish

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خوشمزه

  1. مترادف:
    خوش‌خوار خوش‌طعم لذیذ
    متضاد:
    بدمزه

ارجاع به لغت خوشمزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوشمزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوشمزه

لغات نزدیک خوشمزه

پیشنهاد بهبود معانی