با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

کفش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پاپوش، پوششی برای محافظت از پا
  • فونتیک فارسی

    kafsh
  • اسم
    shoe, footwear
    • - کاهش در تولید کفش

    • - a cutback in the production of shoes
    • - کفش کار

    • - heavy-duty shoes
    • - تعمیر کفش

    • - mending shoes
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کفش

ارجاع به لغت کفش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کفش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کفش

پیشنهاد بهبود معانی