frame, case, bezel, exposure, chassis, casing
قاب پنجره
a window case
قاب عکس
a picture frame
پوسترهای قابشده
framed posters
plate, dish, small tray
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هنوز کلی غذا در قابت مانده.
There's still lots of food on your plate.
یک قاب پلو
a plate of rice
کالبدشناسی the knob, knucklebone
قابباز
knucklebone player
قاببازی کردن
to play knucklebones
کلمهی «قاب» در زبان انگلیسی به frame ترجمه میشود. این واژه به ساختاری اطلاق میشود که معمولاً دور یک شیء قرار میگیرد تا آن را نگه دارد، محافظت کند یا زیباتر جلوه دهد. قابها میتوانند از جنسهای مختلفی مانند چوب، فلز، پلاستیک یا حتی شیشه ساخته شوند و در اندازهها و اشکال گوناگون وجود دارند.
در زندگی روزمره، قابها بیش از هر چیز با عکسها و تابلوها مرتبطاند. وقتی تصویری را درون یک قاب قرار میدهیم، هدف این است که آن را هم از آسیب محافظت کنیم و هم جلوهی بصری آن را تقویت کنیم. قابها در هنر نقاشی نیز نقش مهمی دارند و بخش جداییناپذیر نمایش آثار هنری به شمار میروند. در خانهها، قابها بخشی از دکور محسوب میشوند و میتوانند حس زیبایی، انسجام یا حتی نوستالژی به فضا بدهند.
اما کاربرد «قاب» فقط محدود به عکس و تابلو نیست. در صنایع مختلف هم این واژه معانی فنی دارد. مثلاً در ساختارهای مهندسی یا ساختمانی، قاب به چارچوبهای اصلی نگهدارنده اطلاق میشود. در حوزهی فناوری نیز ممکن است قاب به بدنهی اطراف نمایشگر گوشی یا لپتاپ اشاره داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قاب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قاب