آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

    کادر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / kaadr /

    staff, cadre, regular, corp

    staff

    cadre

    regular

    corp

    پرسنل

    کادر آموزشی

    the teaching staff

    در همین حال، هواداران گله‌مند متعجب بودند که چرا مربی جدید، هیچ فردی از اهالی اوهایو را در کادر خود استخدام نکرده است.

    Meanwhile, grumbling fans wondered why the new coach hadn't hired any Ohioans for his staff.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    ارتشی که دارای کادر افسری خوبی است.

    A well-officered army.

    اسم
    فونتیک فارسی / kaadr /

    مجازی framework, (printing) box

    framework

    box

    قالب، چارچوب، محدوده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    کادر پولادی

    steel framework

    کادر قانونی

    legal framework

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کادر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    چارچوب قاب
    مترادف:
    پرسنل کارمند مستخدم

    سوال‌های رایج کادر

    کادر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «کادر» در زبان انگلیسی بسته به کاربردش معادل‌هایی مثل frame، staff یا border دارد. این واژه یکی از کلمات چندمنظوره در زبان فارسی است که در زمینه‌های گوناگون مانند هنر، عکاسی، مدیریت، پزشکی و آموزش به کار می‌رود. معنای آن بسته به زمینه‌اش می‌تواند از مرز و چارچوب تصویری گرفته تا اعضای یک تیم حرفه‌ای را شامل شود.

    در دنیای هنر و طراحی، «کادر» یا frame به معنای چهارچوبی است که یک تصویر یا اثر هنری در آن قرار می‌گیرد. این کادر می‌تواند به معنای قاب عکس، فضای داخل یک تصویر یا حتی ترکیب‌بندی عناصر بصری باشد. هنرمندان با دقت در انتخاب کادر، به اثر خود معنا، تمرکز و زیبایی می‌بخشند. در عکاسی نیز انتخاب زاویه و ابعاد کادر می‌تواند تمام حس یک عکس را تغییر دهد.

    در حوزه‌های دیگر مانند آموزش یا پزشکی، «کادر» به مجموعه‌ای از افراد متخصص گفته می‌شود که در یک نهاد یا بخش خاص فعالیت دارند. مثلاً «کادر درمان» شامل پزشکان، پرستاران و کارکنان بهداشتی می‌شود که نقش حیاتی در سلامت جامعه دارند. یا در مدارس، «کادر آموزشی» به معلمان، مشاوران و مدیران اطلاق می‌شود که مسئول هدایت فرایند یادگیری‌اند. این کاربرد از واژه‌ی کادر، حس سازمان‌یافتگی، تخصص و همکاری را در ذهن تداعی می‌کند.

    کادر در معنای کلی‌تر، نمادی از ساختار، نظم و چارچوب است. چه در تصویرسازی، چه در گروه‌های کاری یا اجتماعی، کادر به ما کمک می‌کند تا مرزها را مشخص کنیم، تمرکز را افزایش دهیم و ارتباط بین اجزا را بهتر درک کنیم. بدون وجود کادر، بسیاری از چیزها بی‌نظم، مبهم یا ناتمام به نظر می‌رسند.

    ارجاع به لغت کادر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کادر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کادر

    لغات نزدیک کادر

    • - کاخ وزارت دارایی
    • - کاخداری
    • - کادر
    • - کادر ثابت
    • - کادمیم
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.