آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

لذیذ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / laziz /

ambrosial, delectable, delicious, mouthwatering, toothsome, luscious, tasty, flavorful, dainty, scrumptious, palatable, yummy

ambrosial

delectable

delicious

mouthwatering

toothsome

luscious

tasty

flavorful

dainty

scrumptious

palatable

yummy

خوش‌خوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سرآشپز در آشپزخانه‌ی قصر ضیافتی لذیذ برای پادشاه آماده کرد.

The chef prepared a delectable feast fit for the King in the palace kitchen.

میز بوفه را با انواع غذاهای لذیذ پر کرد.

He lined the buffet table with a variety of delicious dishes.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لذیذ

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خوش‌خوار خوش‌طعم خوشمزه
متضاد:

ارجاع به لغت لذیذ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لذیذ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لذیذ

لغات نزدیک لذیذ

پیشنهاد بهبود معانی