native of Lorestan, Lor
کوچهای قبایل لر
the migrations of Lor tribes
ایلات لر تابستان و زمستان را در جاهای مختلف میگذرانند.
Lor tribes summer and winter in different places.
gullible, yokel, credulous, simple-minded
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او آنقدر لر است که هر چیزی را باور میکند
He's so gullible he'll believe anything
بیگناه لر
gullible innocent
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لر