آخرین به‌روزرسانی:

دختروار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / dokhtarvaar /

daughterly, girlishly, maidenly, sissy, of girl, like girl

مانند دختر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

حجب‌وحیای دختروار

maidenly modesty

روحیه‌ی دختروار او در ذات مراقبت‌کننده‌اش نمایان بود.

Her daughterly spirit shone through in her caring nature.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دختروار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دختروار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دختروار

لغات نزدیک دختروار

پیشنهاد بهبود معانی