فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دشت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

زمین پهن و هموار

فونتیک فارسی

dasht
اسم

plain, field, prairie, veld, farmland, champaign

دشت وسیع در اطراف شهر

the wide champaign around the city

دو قشون در این دشت با هم مصاف دادند.

The two armies clashed on this field.

پولی که از اولین فروش به دست می‌آید

فونتیک فارسی

dasht
اسم

handsel, the first money taken when a shop opens

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دشت

  1. مترادف:
    بیابان جلگه صحرا فلات هامون
  1. مترادف:
    اولین‌فروش دستلاف

ارجاع به لغت دشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دشت

لغات نزدیک دشت

پیشنهاد بهبود معانی