desert, wilderness, barrens, veld, wasteland, heath, waste, moor
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما در بیابان گم شدیم.
We were lost in the desert.
دوردستترین بخشهای بیابان لوت
the remotest parts of the Lute desert
او چهل روز در بیابان سرگردان بود.
For forty days he wandered in the wilderness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیابان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیابان