آخرین به‌روزرسانی:

صحرا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sahraa /

desert, waste, wilderness

دشت، بیابان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

راهی از میان صحرا

a road through the desert

آن صحرا اکنون پر از کارخانه است.

That desert now bristles with factories.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صحرا

  1. مترادف:
    بادیه بیابان تیه دشت راغ فلات وادی
    متضاد:
    باغ

ارجاع به لغت صحرا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صحرا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صحرا

لغات نزدیک صحرا

پیشنهاد بهبود معانی