جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
مترادف و متضاد
صحرا به انگلیسی
آخرین بهروزرسانی:
سهشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱
دشت، بیابان
فونتیک فارسی
sahraa
اسم
desert, waste, wilderness
- راهی از میان صحرا
- a road through the desert
- آن صحرا اکنون پر از کارخانه است.
- That desert now bristles with factories.
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد صحرا
بادیه، بیابان، تیه، دشت، راغ، فلات، وادی ≠ باغ
لغات نزدیک صحرا
-
صحت و سلامت
-
صحت یافتن
- صحرا
-
صحراگرد
-
صحرانشین
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری