garden, orchard, grove, park
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از دیوار بالا رفت و به داخل باغ پرید.
He climbed the wall and jumped into the garden.
باغ از کمبود باران خشکیده است.
The garden is dry from lack of rain.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «باغ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باغ