to colt, to coagulate, to set, to curdle, to thicken, to congeal, to encrust, to cake
to colt
to coagulate
to set
to curdle
to thicken
to congeal
to encrust
to cake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خون زود دلمه میبندد
blood clots fast
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دلمه بستن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دلمه بستن