opening, mouth, orifice, muzzle, nozzle, bit of a bridle, entrance, intake, issue, yawn, hatchway, gap, ostiole
opening
mouth
orifice
muzzle
nozzle
bit of a bridle
entrance
intake
issue
yawn
hatchway
gap
ostiole
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بخار از دهانه فوران میکند.
Steam shoots out of the opening.
رودخانه از دهانهی کوه جاری میشود.
The river flows from the mountain mouth.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دهانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دهانه