smoke, brume, fume, smog
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برخی کارخانهها دود ایجاد میکنند.
Some factories create smoke.
دود کباب بسیار اشتهاآور بود.
The smoke of the kebab was very appetizing.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دود» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دود