امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بخار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حالت گازی آب

فونتیک فارسی

bokhaar
اسم
steam, vapor, mist, fume, gas

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- پنجره‌های آشپزخانه از بخار پوشیده شده بود.

- The windows of the kitchen were covered with steam.

- ماشین بخار

- steam engine
پشتکار، همت

فونتیک فارسی

bokhaar
اسم
عامیانه مجازی gumption, ambition, wherewithal, efficiency

- بخار تیم و کار گروهی‌شان به آن‌ها کمک کرد در بازی قهرمانی برنده شوند.

- The team's gumption and teamwork helped them win the championship game.

- یک آدم بی‌بخار

- a good-for-nothing person
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بخار

  1. مترادف:
    تبخیر
  1. مترادف:
    دم دمه
  1. مترادف:
    دود
  1. مترادف:
    تف

ارجاع به لغت بخار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بخار

لغات نزدیک بخار

پیشنهاد بهبود معانی