آخرین به‌روزرسانی:

دوست‌دختر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / doost dokhtar /

girlfriend

معشوقه، محبوبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

الا اولین دوست‌دختر او بود.

Ella was his first girlfriend.

او تاحالا دوست‌دختر نداشته.

He's never had a girlfriend.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دوست‌دختر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوست‌دختر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوست‌دختر

لغات نزدیک دوست‌دختر

پیشنهاد بهبود معانی