آخرین به‌روزرسانی:

دکل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تیر، دیرک

فونتیک فارسی

dakal
اسم

mast, pole, spar, strut

یک کشتی چهار دکله

a four-masted ship

دکل برق، شاه تیر

pylon

(مجازی) آدم هیکل‌دار، غول‌پیکر

فونتیک فارسی

dakal
اسم

gigantic, very big, hulk

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

برادرش عجب دکلی است!

her brother is such a hulk!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دکل

  1. مترادف:
    تیرکشتی دگل
  1. مترادف:
    زمخت ستبر گنده نتراشیده ‌نخراشیده

ارجاع به لغت دکل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دکل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دکل

لغات نزدیک دکل

پیشنهاد بهبود معانی