ancient, old, inveterate, chronic, archaic, lifelong, long-standing, long, longtime, age-old, antique, immemorial, palae-, palaeo-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دوست دیرین خانوادهی ما: آقای غفاری
our family's longtime friend: Mr. Ghaffari
ملاقات تصادفی دو دوست دیرین
a fortuitous meeting of two old friends
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیرین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیرین