فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رضایت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خشنودی

فونتیک فارسی

rezaayat
اسم

satisfaction, willingness, agreement, approval, contentment, content, consent, acquiescence, compliance, accession, assent, contentedness, submission, approbation, accord, free will

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

سکوت او علامت رضایت است.

His silence indicates consent.

بالأخره رضایت داد.

He finally gave her acquiescence.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رضایت

  1. مترادف:
    تراضی خشنودی رضا رضامندی قبول

ارجاع به لغت رضایت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رضایت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رضایت

لغات نزدیک رضایت

پیشنهاد بهبود معانی