to be satisfied, to be pleased with, to be willing, to be approve of
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او همیشه تلاش میکند که از دستاوردهایش رضایت داشته باشد.
He always strives to be satisfied with his achievements.
او از نتایج پروژهاش رضایت دارد.
She is pleased with the results of her project.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رضایت داشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رضایت داشتن