ahead, opposite, facing, face to face, confronting
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
صنعت با مشکل جدی کمبود نیروی کار روبرو است.
Industry is facing a serious labor shortage.
کشور با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو است.
The country is facing great economic difficulties.
روبروی ساختمان بانک
opposite the bank building
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «روبرو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روبرو