آخرین به‌روزرسانی:

ریو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / riv /

deceitful, crafty, tricky

حیله‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او زنی بسیار ریو بود و همیشه دروغ می‌گفت.

She was very deceitful, often telling lies.

او مردی ریو بود که همیشه برای به دست آوردن چیزی که می‌خواست، دروغ می‌گفت.

He was a deceitful man, always telling lies to get what he wanted.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ریو

  1. مترادف:
    حیله خدعه دستان ریب فسون مکر نیرنگ

ارجاع به لغت ریو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریو

لغات نزدیک ریو

پیشنهاد بهبود معانی