تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- عمهی من زن خوشقلبی است.
- زن سیاهپوش
- او واقعاً شیفتهی آن زن شده است.
- زن و شوهر مکمل یکدیگرند.
- او با زن و فرزند دشمن دیرینهاش با جوانمردی و انصاف رفتار کرد.
- شمشیرزن
- پیانوزن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زن