آخرین به‌روزرسانی:

زن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

انسان مونث

فونتیک فارسی

zan
اسم

woman, lady, girl, female, squaw, dame, broad, twat, bag

عمه‌ی من زن خوش‌قلبی است.

My aunt is a good-hearted woman.

زن سیاهپوش

a woman dressed in black

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او واقعاً شیفته‌ی آن زن شده است.

He is really gone on that woman.

همسر یک مرد

فونتیک فارسی

zan
اسم

wife, mate, partner, spouse

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

زن و شوهر مکمل یکدیگرند.

A husband and wife are complementary to one another.

او با زن و فرزند دشمن دیرینه‌اش با جوانمردی و انصاف رفتار کرد.

He treated the wife and child of his old enemy with chivalry and fairness.

کسی که می‌زند

فونتیک فارسی

zan-
سازه‌ی پیوندی

beater, player, striker

شمشیرزن

swordsman

پیانوزن

piano player

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زن

  1. مترادف:
    امراء نسا
    متضاد:
    مرد همسر
  1. مترادف:
    بانو جفت حرم زوجه عیال متعلقه منکوحه همسر
  1. مترادف:
    پردگی مستوره

سوال‌های رایج زن

زن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «زن» در زبان انگلیسی به woman ترجمه می‌شود.

زن، یکی از بنیادی‌ترین ارکان هر جامعه انسانی است که در طول تاریخ، نقش‌های چندلایه و پیچیده‌ای را در خانواده، اجتماع، فرهنگ و سیاست ایفا کرده است. جایگاه زن، بسته به بستر تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی، همواره در حال تحول بوده است. از الهه‌های باستانی تا مادران امروزی، زن همواره نماد زایش، پرورش، مهر و حیات تلقی شده و حضوری سرنوشت‌ساز در مسیر تمدن بشر داشته است.

از منظر بیولوژیکی، زن با داشتن ویژگی‌های فیزیولوژیکی خاص مانند توانایی بارداری و شیردهی، نقش منحصر‌به‌فردی در ادامه‌ی نسل ایفا می‌کند. این ویژگی‌ها نه‌تنها در بعد جسمی بلکه در شکل‌گیری نقش‌های اجتماعی نیز تأثیرگذار بوده‌اند. به همین دلیل، زنان در فرهنگ‌های مختلف اغلب مسئولیت پرورش نسل و مراقبت از خانواده را بر عهده داشته‌اند. با این حال، توانمندی‌های زن تنها به وظایف خانوادگی محدود نمی‌شود و او در عرصه‌های گوناگون علمی، هنری، مدیریتی و اجتماعی نیز حضوری فعال و مؤثر داشته است.

در طول قرون متمادی، زنان برای دستیابی به حقوق خود مبارزات گسترده‌ای را پشت سر گذاشته‌اند. از جنبش‌های فمینیستی قرن نوزدهم و بیستم در غرب گرفته تا کنش‌گری‌های زنان در کشورهای شرقی، همگی بر محور رفع تبعیض‌های جنسیتی، حق رأی، برابری در آموزش، اشتغال، و مشارکت سیاسی متمرکز بوده‌اند. امروزه، با وجود پیشرفت‌های بسیار، هنوز چالش‌هایی چون تبعیض شغلی، خشونت خانگی، محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی در برخی جوامع به‌عنوان موانع اصلی در مسیر پیشرفت زنان باقی مانده‌اند.

زن همچنین در ادبیات، هنر و اسطوره‌های ملت‌ها جایگاهی برجسته دارد. در شعر فارسی، زن گاه به‌عنوان معشوقی دل‌فریب، گاه مادری مهربان و گاه قهرمانی در عین ظرافت توصیف شده است. در نقاشی، پیکره‌سازی و سینما، تصویر زن به‌مثابه نماد زیبایی، لطافت، شور زندگی یا حتی مقاومت و مبارزه به تصویر کشیده شده است. این بازتاب‌های هنری بیانگر ابعاد گوناگون زن در ذهن انسان‌ها و انعکاس پیچیدگی‌های هویتی او هستند.

 زن نه فقط به‌عنوان یک فرد، بلکه به‌عنوان یک مفهوم فرهنگی، اخلاقی و انسانی اهمیت می‌یابد. حضور او در ساختارهای اجتماعی و تأثیرگذاری‌اش در تحولات سیاسی و فرهنگی نشان می‌دهد که هیچ جامعه‌ای بدون مشارکت فعال زنان، امکان پویایی و توسعه‌ی پایدار نخواهد داشت. ارج نهادن به شأن زن، احترام به کرامت انسانی است و نادیده‌گرفتن آن، نادیده‌گرفتن بخشی از هستی.

ارجاع به لغت زن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زن

لغات نزدیک زن

پیشنهاد بهبود معانی