آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

جفت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / joft /

couple, double, twin, duplicate, engaged, doublet, conjugate, duo, match, even, twosome, mate

couple

double

twin

duplicate

engaged

doublet

conjugate

duo

match

even

twosome

mate

دارای دو چیز یکسان

یک جفت کتاب بزرگ و سنگین

a couple of big, hefty books

بار اولی که تاس ریخت جفت پنج آورد.

He had double fives on the first cast.

اسم
فونتیک فارسی / joft /

mate, couple, partner (in marriage), spouse

mate

couple

partner

spouse

پارتنر، همسر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

جفت تازه‌ازدواج‌کرده

a newlywed couple

نغمه‌ی حزن‌انگیز پرنده‌ای که جفت خود را از دست داده است.

The dismal song of a bird that has lost her mate.

اسم
فونتیک فارسی / joft /

کالبدشناسی placenta, afterbirth

placenta

afterbirth

اندام تغذیه‌کننده‌ی جنین

سیاه‌رگ نافی وظیفه‌ی حمل خون غنی از اکسیژن از جفت به جنین را بر عهده دارد.

The umbilical vein is responsible for carrying oxygen-rich blood from the placenta to the fetus.

بعداز زایمان جفت از بدن مادر خارج می‌شود.

After childbirth, the placenta is expelled from the mother's body.

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / joft- /

a combining form (meaning: pair, couple, placenta)

a combining form

دوتا

جفت‌گیری

pairing

جفت‌جفت

in pairs

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جفت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت جفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جفت

لغات نزدیک جفت

پیشنهاد بهبود معانی